فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)

فیلسوف مرده !

در زندگی زخمهائیست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد.... (بوف کور)


دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده شب می کشم

چراغهای رابطه تاریکند

چراغهای رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی است.

نظرات 1 + ارسال نظر
دنیا پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ

کی قراره ادم بشی ۷ سال از اشنا یی با خانواده رضایی می گذره هنوز .... اشتباه نگیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد